سخنرانی فریدا آفاری در نشست “اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه” با حضور جمعی از فعالین سوسیالیست و کارگری از برزیل، هند، استرالیا، آمریکا، یونان، هلند، ترکیه، سوریه
مترجم: نادر داروک
10 ژوئن 2018
منبع ترجمه: اخبار روز
http://www.akhbar-rooz.com/article.jsp?essayId=87446
منبع انگلیسی
اعتراضات تودهای که در دی ماه 1396 آغاز گردید و به شکل اعتراضات و اعتصابات کوچک تر در سراسر کشور تداوم یافته، از لحاظ گستردگی پس از انقلاب 1357 ایران بی سابقه بودهاست.
این اعتراضات که عمدتا توسط جوانان بیکار در چند شهرستان آغاز گردید، خواستار سرنگونی جمهوری اسلامی و خروج نیروهای نظامی و شبهنظامی آن از سوریه، لبنان، عراق و یمن شد.
این خیزش ها به دنبال بیش از یکسال اعتراضات گسترده در میان کارگران ، معلمان ، پرستاران ، بازنشستگان و اعتصاب غذای زندانیان سیاسی و همچنین سالها مبارزات متنوع زنان علیه تبعیضات جنسیتی روی داد. دلایلی اقتصادی، سیاسی و اجتماعی منجر به وقوع این اعتراضات شده: نارضایتی جمعیتی جوان و با سواد که از طریق اینترنت با دنیا مرتبطند ، فقر، رکود اقتصادی، تبعیضات جنسیتی و قومی و همچنین تبعیض علیه اقلیتهای مذهبی.
در این سخنرانی مشخصا به اعتراضات کارگری می پردازم زیرا در این برهه شاهد اعتراضات و اعتصابات گسترده کارگری هستیم که پتانسیل هدایت ایران به سوی جهتی انقلابی با خواست های سوسیالیستی را داراست. در عین حال، این اعتراضات با موانع مختلف درونی و همچنین معضلات بیرونی روبرویند: یک رژیم سرمایهداری سرکوبگر، خطر جنگ امپریالیستی از سوی ایالات متحده، اسرائیل و عربستان سعودی و وجود مردسالاری و تبعیض علیه اقلیتهای ستم دیده.
ما سوسیالیست ها موظفیم از عمق و گستره ی این اعتراضات کارگری آگاه باشیم و به آنها در مقابله با موانع روبرویشان یاری رسانیم.
– عمق و گستره ی اعتراضات کارگری
بیش از 50 درصد ازجمعیت 82 میلیونی کشور زیر خط فقر زندگی میکنند. 90 درصد از 13 میلیون کارگر رسمی با قراردادهای موقت کارمی کنند و از حقوق و مزایای اندکی برخوردارند. اگرچه نیروی کار رسمی حدود 28 میلیون نفر تخمینزده میشود، میلیونها نفر به شکل غیررسمی بدون هیچگونه حقوقی کار می کنند. نرخ واقعی بیکاری بیش از 40 درصد است. حداقل دستمزد که حدود 200 دلار در ماه است ( و هرروز به دلیل تورم از ارزش واقعی آن کاسته میشود) یک پنجم میزان خط فقر برای یک خانواده 4 نفره حساب می شود.
هماکنون اعتصاباتی گسترده توسط کارگران راهآهن و رانندگان کامیون در جریان است. معلمان و کارکنان بخش بهداشت در همه مناطق دست به اعتراض زدهاند. اعتصاب بیش از 4000 نفر از کارگران صنایع فولاد اهواز(خوزستان) منجر به راهپیمایی آنها و خانواده هایشان در اهواز و سرکوب توسط پلیس ضدشورش شده و 50 نفر از آنان دستگیر شدهاند.
اعتراضات و اعتصابات کارگران کارخانجات نیشکر هفتتپه و کارگران پتروشیمی در خوزستان ادامه دارد، استانی که بخش عمده ی جمعیتش عرب است و از تبعیضات قومی نیز رنج می برد.
کارکنان کارخانجات ماشینسازی هپکو در اراک( استان مرکزی) پس از چند اعتصاب و تحصن با تعطیلی کارخانه و دستگیریهای گسترده روبرو شدهاند. کولبران کرد در مرز میان ایران و عراق در حال اعتراض به بسته شدن مرزها هستند.
بخش عمده اعتراضات کارگری بر سر دستمزدهای پرداخت نشده، عدم وجود یا عدم پرداخت حق بیمه و فقدان امنیت شغلی است. بسیاری با آنچه که «خصوصیسازی» شرکتهای دولتی نامیده میشود مخالفند. فقدان ایمنی در محل کار، کیفیت پایین آموزش و کیفیت بد خدمات درمانی از مشکلات اساسی دیگر است.
کشاورزان به دنبال حق آب خود برای آبیاری زمینهایشان هستند. این کمبود آب تا حدود زیادی به دلیل احداث سدهای متعدد ( نه تنها در ایران بلکه در ترکیه و افغانستان)، انتقال آب از سرچشمهها به شهرهای دیگر و همچنین به دلیل سایر سیاستها و اقدامات ویرانکننده زیستمحیطی از سوی دولت ایجاد شده است. اعتراضات این اقشار نشاندهنده اهمیت ابعاد زیستمحیطی خواستههای طبقه کارگر کشوری است که در لبه پرتگاه یک فاجعه محیطزیستی قرارگرفته.
اغلب کارخانجات یا مجوعههای صنعتی که در آنها اعتصاب یا تحصن رخ داده شدیدا بدهکارند. تولیدات آنها به شدت کاهش یافته و در آستانه خروج از بازارند. اقتصاد ایران در واقع متکی به این کارخانجات نیست چون درصد ناچیزی از تولید ناخالص داخلی را شامل می شوند. بنابراین حاکمیت آنچنان نگران توقف تولید در آنها نیست.
اما اگر اعتراضات در کارخانجات ارزشمند تر رخ دهد، رژیم میتواند به سرکوب خشونتبارتر معترضین دست بزند. بنابراین زمانیکه رانندگان کامیون –که نقش کلیدی در اقتصاد و شرایط زندگی دارند- اعتصابات سراسری خود را در ماه گذشته آغاز کردند، توجه بیشتری از سوی مقامات مربوط نشان داده شد و عکسالعمل حاکمیت سختگیرانهتر بود. اعتصابات کارگران صنایع نفت یا کارخانجات بزرگی مانند سایپا، ایرانخودرو( در بخش تولید اتومبیل) یا کارخانجات تولید فولاد سپاهان در اصفهان با عکسالعملهای مشابهی روبرو شدهاند.
برخی از فعالین بینالمللی کارگری با نام رهبران کارگری مانند رضا شهابی از سندیکای رانندگان شرکت واحد تهران و حومه آشنایی دارند. کارگری که در شش سال گذشته زندانی شده، درمعرض شکنجه و ضربوشتم قرارگرفته، در سلول انفرادی محبوس بوده، چند نوبت اعتصاب غذا را پشت سر گذاشته و سرانجام در ماه مارس به صورت مشروط آزاد شدهاست.
آزاد شدن او نشان میدهد که اعتراضات و اعلام همبستگی از سوی فعالان و نهادهای بینالمللی کارگری مختلف در حمایت از او موثر بوده است.
شهابی و دو تن دیگر از فعالین کارگری، داود رضوی و لقمان ویسی هفته گذشته به دعوت چند سندیکای فرانسوی به اروپا سفر کردند. آنها علیه اتحادیههای وابسته به دولت ایران و به رسمیت شناخته شدن آن ها از سوی سازمان جهانی کار اعتراض کرده و خواستار به رسمیت شناخته شدن اتحادیههای مستقل از سوی این نهاد شدند. شهابی مواضع ضدسرمایهداری داشته و یکی از معدود رهبران کارگریست که در سال 2013 در بیانیهای از داخل زندان، هم با تحریمهای ایالات متحده و تهدید آن کشور به جنگ علیه ایران و هم با دخالتهای نظامی ایران در منطقه مخالفت کرد.
یکی دیگراز رهبران کارگری شاخص خانم پروین محمدی است. او و جعفر عظیمزاده از رهبران اتحادیه آزاد کارگران ایرانند. اتحادیهای که مواضع ضدسرمایهداری داشته، از حقوق زنان دفاع کرده و نقش مهمی در گزارش انواع اعتراضات کارگری در سراسر کشور در کانال تلگرامی خود داشتهاست.
در مصاحبه ای که اخیرا توسط اتحادیه آزاد کارگران ایران منتشر گردید، محمدی چنین
گفته است:
« حکومت بودجه و دارایی کلانی دارد. . . اهم آن در داخل کشور اختصاص بودجه های کلان به نهادهای نظامی و مذهبی و در خارج از کشور به هزینه های جنگی سوریه و لبنان و حماس و یمن و . . . است. البته نباید لفت و لیس ها و دزدی های کلان هزاران میلیاردی را هم از نظر دور داشت. . . حاکمیتی که پاسخ کارگر گرسنه هفت تپه و هپکو و گروه ملی فولاز اهواز را که ماه هاست حقوق چند برابر زیر خط فقرش را نگرفته با گار ضد شورش و سرکوب و زندان و اخراج می دهد، یک پیام بیشتر ندارد. پیام او این است که جز سرکوب هیچ راه حلی برای محو معضلات و بن بست های اقتصادی و فلاکت زندگی ما کارگران ندارد. . . . معضل ما دست یابی به زندگی از دست رفته ی میلیون ها خانوار کارگری است، از رفاه تا بهداشت و مسکن و درمان و آموزش. در یک کلام زندگی در خور شان انسان قرن بیست و یکمی. »
از میان سه رهبر زندانی انجمن صنفی معلمان، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی و محمد حبیبی، اسماعیل عبدی در اطلاعیهای که اخیرا از زندان منتشر کرده چنین نوشته است:
«نوروز ۹۷ چهلمین نوروز پس از انقلاب است، انقلابی که با وعده عبور از دیکتاتوری، استقرار دموکراسی، ایجاد شفافیت و جلوگیری از انباشت ثروت در دست طبقهای خاص در سال ۵۷ به وقوع پیوست. انقلابی که به گفته روحانیون و برخی گروههای سیاسی قرار بود در ایران پیامآور صلح و آزادی و پایاندهنده فقر و تبعیض باشد، بهگونهای که مردم علاوه بر آب و برق مجانی دارای حقوقی چون آزادی اندیشه و بیان، آموزش و پرورش رایگان و برابر، تشکیل انجمن و اتحادیه، اعتراض و اعتصاب، تجمع و راهپیمایی و تساوی در برابر قانون باشند.
اما این آرمانها در حد شعار باقی ماند و نعمات و سفره انقلاب به جای فقرا، نصیب اصحاب زر و زور و تزویر شد و در این مدت گروههایی به میدان آمدند که با تبلیغات رسانهای حکومت، با وعده بهبود وضعیت معیشت و منزلت، اعتقادات و ارزشهای اجتماعی مردم را دستمایه جذب آرا قرار داده و تمام مدت مشغول ثروتاندوزی از بیتالمال بودند و حالا به یمن رقابتهای جناحی، پرده از اسرار هم برمیدارند.».
رادیکالیزه شدن محتوای اعتراضات کارگری را می توان هم در اطلاعیههای رهبران شناختهشده کارگری مشاهد کرد و هم در خواست به رسمیت شناخته شدن اتحادیههای مستقل. علاوه بر این، کارگران کارخانجات نیشکر هفتتپه خوزستان، اعلام کرده بودند که اگر به خواستههای آنها ترتیب اثر داده نشود، آنها کنترل کارخانه را به دست خواهند گرفت.
در اعتراضات هفتتپه، فولاد اهواز و چند اعتراض کارگری دیگر این شعارها داده شده:
“دشمن ما همینجاست – دروغ میگن آمریکاست” و ” سوریه را رها کن-فکری به حال ما کن”. موارد ذکرشده فوق و همچنین شرکت گسترده زنان و اقلیتهای ملی مانند کردها و عرب ها در اعتراضات سراسری نشان میدهد که این اعتراضات پتانسیل گسترش و تعمیق را دارند.
با این حال، اگرچه نیروهای دستراستی طرفدار احمدینژاد و نیروهای طرفدار امپریالیسم آمریکا نظیر مجاهدین در میان مردم کماکان بیاعتبارند، نیروهای ملی گرایسکولار و اپوزیسیون سلطنتطلب هوادار آمریکا تا حدی از جذابیت در میان مردم برخوردارند. ملی گرایان سکولار و سلطنتطلبان از مبارزه علیه فساد، پایان بخشیدن به ناکارآمدیها و جایگزینی رژیم با یک حکومت کارآمدسکولار سخن میگویند، حکومتی که حقوق مدنی زنان را به رسمیت بشناسد، و از دخالتهای نظامی در منطقه پرهیز کند.
شعارهای ملی گرایانه نظیر” رو به میهن، پشت به دشمن” نیز در تظاهرات کارگری داده شدهاست.
چه موانعی بر سر راه جهت گیری سوسیالیستی انقلابی وجود دارد؟
باید با این مشکل روبرو شد که اگرچه خواستههای جنبش فعلی پتانسیل ایجاد بنیانهای یک جنبش سوسیالیستی انقلابی را دارد، بیان صریح محتوای سوسیالیستی در اعتراضات غایب است.
دلایل متعددی را می توان برشمرد: جمهوری اسلامی از آغاز حاکمیتش، واژه هایی نظیر ” انقلاب”، “ضدامپریالیسم” و “ضدسرمایهداری” را به خدمت خود درآوردهاست. علاوه بر این، در طول انقلاب 1357، بخش قابل توجهی از ایرانیان سوسیالیست که پیرو استالینیسم یا مائوئیسم بودند، با حمایت از خمینی به عنوان یک ” ضدامپریالیست” عملا سوسیالیسم و مارکسیسم را بیاعتبار کردند. بسیاری از سوسیالیستها در همان آغاز حاکمیت جمهوری اسلامی توسط این رژیم اعدام شده، یا به تبعید خودخوانده رفته و یا سرخورده شدند.
حتی اکنون مواضع اغلب سوسیالیستها و مارکسیستهای ایرانی در مورد دو موضوع کلیدی که اعتراضات مردمی دیماه مطرح کرد کماکان مشکل ساز است.
1- اغلب سوسیالیستهای ایرانی از موضعگیری علیه مداخلات نظامی ایران در منطقه خودداری کرده اند. بهویژه در مورد سوریه، آنها یا از رژیم اسد حمایت کرده اند یا آن را در مقابل داعش “گزینه ی بهتر از میان بد و و بدتر” دانسته اند. در بهترین صورت، مداخلات نظامی ایران را تنها به انگیزهای ایدئولوژیک مبنی بر گسترش اسلام شیعی منتسب کرده اند. آنها به ارتباط بین منافع استراتژیک سرمایهداری ایرانی، نظامی گری و امپریالیسم منطقهای آن نمی پردازند.
2- اغلب سوسیالیستهای ایرانی سرمایهداری را به مالکیت خصوصی وسائل تولید محدود کرده اند و اقتصادی دولتی را آلترناتیوی مترقی در مقابل آن ارزیابی می کنند. آنها کاهش قابل ملاحظه در شاخصهای زندگی تودهها را ناشی از “خصوصیسازی” می دانند.
از سال 2005 تابحال، بخش عمده ی سرمایه دولتی به نهادهای شبه دولتی نظیر سپاه پاسداران و سایر بنیادهای مذهبی واگذار شده است تا دولت از زیر بار پرداخت مزایایی که باید به کارکنان بخش دولتی بپردازد شانه خالی کند. کارکنان بخش دولتی در سطحی گسترده اخراج شده و توسط پیمان کاران شبه دولتی استخدام شده اند که با قراردهای موقتی، مبالغ بسیار کم تری به آنها پرداخت می کنند و مزایایی نمی پردازند. اما بخش عمده ی اقتصاد ایران به صورت مستقیم یا غیر مستقیم کماکان توسط دولت اداره می شود.
اغلب اقتصاددانان سوسیالیست به جای آن که اقتصاد ایران را سرمایه داری دولتی تلقی کنند، آن را سرمایه داری خصوصی می پندارند . آنها از جمهوری اسلامی حمایت نمی کنند اما افزایش مالکیت و دخالت دولتی در اقتصاد را چاره می دانند.
در مقابل چنین دیدگاهی، برخی از سوسیالیستها و فعالین کارگری مارکسیست، به خصوص در میان قشر جوانتر، آلترناتیوهای دیگری نظیر تعاونی های کارگری و شوراهای کارگری را مطرح می کنند.
برخی از مارکسیستها به محدودیتهای تعاونیهای کارگری واقفند و تاکید میکنند که حتی شوراهای کارگری تنها زمانی میتوانند موفق باشند که بر کار بیگانه شده سرمایه داری ، تقسیم کار ذهنی/یدی، و همچنین تبعیضات قومی/ نژادی، مردسالاری، جنسیت گرایی و همجنس گرا ستیزی فائق شوند. آنها متوجهند که غلبه بر سرمایه داری چیزی بسی فراتر از به دست گرفتن اداره کارخانجات توسط کارگران و نیازمند پایان دادن به شیوه تولید سرمایهداری در سطح جهانی از طریق همبستگی انقلابی و هماهنگی جهانی است.
این نوع بحث ها در میان سوسیالیست های داخل ایران امیدوار کننده است.
در مجموع، اعتراضات گستردهی دیماه و ادامهی آن ها به شکل اعتصابات کارگری، اعتراضات زنان برای دستیابی به حقوقشان و اعتراضات اقلیتهای ملی علیه تبعیض نشان دهنده ی پتانسیل قابلتوجهی برای تحولات انقلابی است.
اما رژیم از خطر مداخلات امپریالیستی آمریکا، عربستان و اسرائیل استفاده می کند تا اعتراضات را سرکوب کند. . نیروهای اپوزیسیون ملی گرا نیز که از مداخلات امپریالیستی غربی دفاع میکنند سعی دارند با وعده ی ایجاد یک دولت سکولار، کار آمدو غیر مداخله گر سرمایه داری این جنبش را منحرف کنند.
چه نوع همبستگی بینالمللی لازم است؟
اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه همکاری سوسیالیست های انسان باور و اقتدارگرا ستیز را در سراسر جهان به منظور ایجاد همبستگی با این مبارزات می طلبد. لازم است که هم با رژیم سرکوبگر ایران و هم با تهدیدات جنگ طلبانه امپریالیستی علیه ایران مخالفت کنیم. از اعتراضات و اعتصاباتی که به آن ها اشاره شده حمایت کنیم و به بحث پیرامون یک بدیل انسان باور در مقابل سرمایه دامن زنیم.
چند راه برای ابراز همبستگی با این اعتراضات در ذیل پیشنهاد شده:
با تهدیدات جنگ طلبانه ترامپ، نتانیاهو و بنسلمان و تحریمهای اقتصادی علیه ایران مخالفت کنید. دروغها و جوسازی آنها را به چالش بکشید. جنگ امپریالیستی آنها علیه ایران تبعاتی جز مرگ و ویرانی برای منطقه خاورمیانه و فقر و تبعیض برای سایر نقاط جهان نخواهد داشت.
با اتحادیه آزاد کارگران یا سندیکای کارگران شرکت واحد تهران تماس بگیرید. مخالفت خود را با تهدیدات جنگ طلبانه امپریالیستی بیان و حمایت خود را از خواستههای مبارزات کارگری اعلام کنید. به این موضوع بپردازید که مبارزات کارگری در کشورهای شما و در ایران چگونه میتوانند با یکدیگر ارتباط برقرار کرده و به یکدیگر کمک کنند.
اگر در یک اتحادیه کارگری فعالید، جلسهای برگزار کنید تا ببینید چگونه میتوانید از مبارزات کارگری در ایران حمایت کرده و به آنها یاری رسانید.
مقاله ذیل در مورد درس های اعتراضات معلمان ایران برای معلمان معترض آمریکا را باز نشر کنید و خواهان آزادی معلمان زندانی، اسماعیل عبدی، محمود بهشتی لنگرودی و محمد حبیبی شوید.
حمایت خود را از دختران خیابان انقلاب و زنانی که به دلیل مخالفت با حجاب اجباری به زندان محکوم شدهاند اعلام کنید.
Solidarity with Iranian Women Political Prisoners and Women Indicted for Opposing the Compulsory Hijab or for other Social Justice Activities
به کارزار حمایت از زندانیان سیاسی خاورمیانه بپیوندید.
http://allianceofmesocialists.org/14964/
فریدا آفاری
20 خرداد 1397
منابع:
آفاری، فریدا. ” از درک ویژگی های سرمایه داری جمهوری اسلامی تا طرح بدیلی انسان باور علیه نظامی گری، بهره کشی، ناسیونالیسم ایرانی، مردسالاری و همجنس گرا ستیزی”. 3 مه 2017.
لینک صوتی رادیو همبستگی
لینک مقاله در تارنمای اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه
ایرنا. “تعداد کارگران قرارداد موقت” بهمن 1396
حسین زاده، لیلا. “مسئله دموکراسی و حق تشکل یابی کارگران. ” سایت نقد اقتصاد سیاسی. 7 مه 2018.
حکیمی، محسن. دگر دیسی کمونیسم مارکسی: از جنبش سرمایه ستیز طبقه کارگر به حزب ایدئولوژیک سرمایه داری دولتی. تهران: شهر کتاب، 1396 http://shahreketabonline.com/products/47/242463/%D8%AF%DA%AF%D8%B1%D8%AF%DB%8C%D8%B3%DB%8C_%DA%A9%D9%85%D9%88%D9%86%DB%8C%D8%B3%D9%85_%D9%85%D8%A7%D8%B1%DA%A9%D8%B3
دارالشفاء، یاشار. ” تاریخ تحلیلی جنبش کارگری ایران.” سایت نقد. مه 2018
رئیس دانا، فریبرز. نتیجه خصوصی سازی ها افزایش شکاف طبقاتی است. سایت حقوق معلم و کارگر. 31 ژانویه 2016
زمانه. « تنها نزدیک به یک سوم از جمعیت 80 میلیون نفری ایران “فعال اقتصادی” است.» آبان 1396
https://www.radiozamaneh.com/368446
عبدی، اسمائیل. نامه از زندان. اول فروردین 1397
https://persian.iranhumanrights.org/1397/01/esmail-abdi-hunger-strike-itta
کوهستانی، مهدی. مصاحبه با زمانه. “موج اعتراضات کارگری هنوز در راه است.” 8 اردیبهشت 1397
https://www.radiozamaneh.com/392988
مالجو، محمد. “خصوص سازی: مانع مستقیم راه آزادی” سایت میدان. 7 شهریور 1395
https://meidaan.com/archive/19767
محمدی، پروین. “حاکمان هرروز توسط میلیون ها کارگر معترض محاکمه می شوند” سایت اتحاد آزاد کارگران ایران. اردیبهشت 1397
مشرق نیوز. “نرخ واقعی بیکاری بیش از 40 درصد است. ” شهریور 1395.
ترجمه ترکی سخنرانی فوق
http://gazetenisan.net/2018/07/iranda-yukselen-isci-hareketi/
ترجمه یونانی سخنرانی فوق