ما نیازمند اشکال فعال همبستگی بین تظاهرات توده ای کنونی در لبنان و مبارزات کارگری در ایرانیم.  همچنین نیازمند اشکال فعال همبستگی بین فعالان فمینیست در هردو کشوریم.  مبارزاتمان می بایست اهدافی ریشه ای را بیان کنند که از مخالفت صرف با نظام سیاسی کنونی فراتر رود.  می بایست به روشنی بیان کنیم که بدون یک دگرگونی اساسی در شرایط کار،  بدون پایان دادن به غیر انسان شمردن زن،   بدون پایان دادن به انحاء گوناگون نظام بردگی کفالت،  بدون پایان دادن به نژاد پرستی علیه سیاه پوستان،   بدون پایان دادن به تبعیض علیه کردها و دیگر اقلیت های ستم دیده از جمله اقلیت های جنسی،  و بدون حفظ و پاکسازی محیط زیست،   نخواهیم توانست قدم به جلو برداریم.

13 اوت 2020

از  میان کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا که در سال 2019 خیزش های مردمی را تجربه کرده اند،   شرایط لبنان و ایران جزء فاجعه بارترین هاست.

انفجاری که در 4 اوت در یک انبار حاوی 2750 تن امونیوم نیترات در بندر بیروت رخ داد از لحاظ شدت برابر با یک دهم  بمب اتمی بود که 75 سال پیش بر هیروشیما انداخته شد. این انفجار تابحال بیش از 200 نفر را کشته،  هزاران نفر را مجروح و بیش از 300،000 نفر را مجروح کرده است.  آنچه آشکار شده همانا فروپاشی کامل جامعه لبنان است که پیش از این نیز در آستانه فروپاشی ناشی از یک دولت سرمایه داری نولیبرالی و وابسته به صندوق بین المللی پول و بعضا تحت کنترل حزب الئه حمایت شده از سوی ایران بود.

در ایران،  طی دو ماه گذشته،  بیش از 20 آتش سوزی و انفجار به اماکن گوناگون صدمه زده است،  از جمله نیروگاه اتمی نطنز در استان اصفهان،  مجتمع نظامی پارچین در شرق تهران،  نیروگاه های متعدد،  مراکز تولیدی،  رادیو و تلویزیون دولتی،  زندان اوین،  یک مرکز بهداشتی،  چندین بازار،  جنگل ها و اماکن تاریخی.   نشریه نیویورک تایمز گزارش می دهد که اسرائیل مسئول بمبی بوده که منجر به انفجار در نیروگاه اتمی نطنز شد و متعاقبا برنامه اتمی ایران را به تعویق انداخته.  اما روشن نیست که آیا کلیه انفجارها و آتش سوزی هایی که طی دو ماه گذشته رخ داده مربوط به اعمال خرابکارانه از سوی دولت های خارجی بوده  یا خیر.  هیچ گزارشی نیز در مورد میزان مواد پرتوزا که توسط انفجار نطنز رها شده  و میزان صدمه ای که به مردم عادی زده  منتشر نشده است.

در لبنان،  بیش از 50 درصد جمعیت زیر خط فقر زندگی می کنند.  بیش از 40 درصد نیروی کار بیکار است.  بیماری کوید در حال شیوع است.  آب آشامیدنی قابل نوشیدن نیست.   پناهجویان سوری در فقر و فلاکت زندگی می کننند و نظام برده داری کفالت که کارگران مهاجر را به بند کشیده بدون مجازات  ادامه دارد.

در ایران،  مردم همواره از خشونت،  سرکوب و حکومتی اقتدارگرا و همچنین تحریم های شدید آمریکا،  بحران های عمیق اقتصادی و شیوع فزاینده ی بیماری کوید رنج می برند.  ارزش تومان در ایران هرروز بیشتر سقوط می کند.  اکثریت مردم در فقر زندگی می کنند و  بضاعت خرید آذوقه کافی را ندارند تا چه برسد به پرداخت اجاره بها.

در لبنان تظاهرات مردمی خواهان پایان دادن به دولت فاسد و به راه انداختن انقلاب شده اند.  در ایران هفته گذشته شاهد  آغاز بزرگ ترین موج اعتصابات کارگری سراسری طی 40 سال گذشته بودیم.   اعتصابات عمدتا در بخش کلیدی نفت و گاز رخ داده اند.  اعتصاب کنندگان همچنین شامل معلمان ،  پرستاران و کارمندان شهرداری می شوند.

هم در لبنان و هم در ایران،  فعالان فمینیست علیه زن کشی،  قتل های ناموسی و تعارض و تجاوز جنسی مبارزه می کنند.  در دسامبر 2019  زنان لبنانی  خلاقانه رقص  و ترانه زنان شیلیایی “علیه دولت تجاوزگر”  را به زبان عربی اجرا کردند.   در ایران زنانی که روسری خود را در مخالفت با حجاب اجباری از سر برداشتند و زنانی که علیه مجازات اعدام، و برای حقوق زنان، کودکان و اقلیت های ستم دیده مبارزه می کنند اکنون زندانی اند و حکم های سنگین دریافت کرده اند.  فعالان کرد در زندان  ها اعدام شده و جوانانی که در خیزش های دی ماه  1396 و آبان ماه 1398 علیه فقر،  سرکوب و نظامی گری و تظاهرات بهمن  ماه 1398 علیه ساقط کردن یک هواپیمای مسافربری توسط دولت شرکت کردند اکنون حکم اعدام دریافت کرده اند.

کافی نیست که علیه فساد دولت های لبنان و ایران سخن بگوییم و خواهان مدیریتی کارآمد شویم.  کافی نیست که علیه خصوصی سازی سخن بگوییم.  حتی کافی نیست که بهره کشی سرمایه داری و اقتدارگرایی این دولت ها را افشا کنیم.  آشکار است که سرمایه داری دولتی نظامی و بنیادگرای مذهبی ایران نقش مهمی در به بار آوردن رنج و درد مردم منطقه از جمله سوریه، عراق،  لبنان و یمن ایفا می کند.  لبنان اگرچه خود را یک “دموکراسی” می نامد،  به سرعت در حال مستقر ساختن اقتدارگرایی از طریق دولت و شبه نظامیان بوده است.

همزمان با به رسمیت شناختن این واقعیت ها،  ما نیازمند اشکال فعال همبستگی بین تظاهرات توده ای کنونی در لبنان و مبارزات کارگری در ایرانیم.  همچنین نیازمند اشکال فعال همبستگی بین فعالان فمینیست در هردو کشوریم.  مبارزاتمان می بایست اهدافی ریشه ای را بیان کنند که از مخالفت صرف با نظام سیاسی کنونی فراتر رود.  می بایست به روشنی بیان کنیم که بدون یک دگرگونی اساسی در شرایط کار،  بدون پایان دادن به غیر انسان شمردن زن،   بدون پایان دادن به انحاء گوناگون نظام بردگی کفالت،  بدون پایان دادن به نژاد پرستی علیه سیاه پوستان،   بدون پایان دادن به تبعیض علیه کردها و دیگر اقلیت های ستم دیده از جمله اقلیت های جنسی،  و بدون حفظ و پاکسازی محیط زیست،   نخواهیم توانست قدم به جلو برداریم.

اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه  می پندارد که چنین تلاشی تنها بر اساس نوعی از سوسیالیسم امکان پذیر است که تفکر انتقادی،  خرد دیالکتیکی ،  و  تعمق و تامل در جستجوی راه حل های ایجابی را ترغیب و تشویق کند.   دلیل وجود ما همانا پیشبرد و تسهیل  نوعی از همبستگی منطقه ای و جهانی است که بتواند به مردم منطقه یاری رساند.

اتحاد سوسیالیست های خاورمیانه

13 اوت 2020